الحمدلله.
عقاید، اموری هستند که نفس انسان آن را باور دارد و قلب به آن آرام مییابد و نزد صاحب خود یقینی است و شک به آن راه نمییابد.
اما اصل کلمهی عقیده از عقد است که مدار آن بر پایبندی و تاکید و محکمکاری است. در قرآن آمده است: لا يؤاخذكم الله باللغو في أيمانكم ولكن يؤاخذاكم بما عقدتم الأيمان یعنی: الله شما را به سبب سوگندهای بیهودهتان مواخذه نمیکند ولی به سوگندهایی که از روی اراده میخورید شما را مواخذه میکند.
و تعقید أیمان (محکم ساختن قسم) که در این آیه آمده با قصد و قاطعیت قلبی است. مثلا میگویند: عقدت الحبل یعنی طناب را محکم کردم و در هم تنیدم. اعتقاد نیز از عَقد گرفته شده که گره زدن و محکم کردن است. وقتی کسی میگوید: اعتقدت کذا (به فلان چیز اعتقاد پیدا کردهام) یعنی در قلبم به طور قطع آن را پذیرفتهام. یعنی حکم ذهنی قاطع.
اما منظور از عقیده در شرع اسلام یعنی: اموری علمی که مسلمان باید در قلب خود به آن معقتد بوده و به آن ایمانی قطعی و بدون شک و تردید بیاورد، زیرا خداوند از طریق کتاب خود یا از طریق وحی پیامبرشﷺ
ما را از آن آگاه نموده است.
اصول عقایدی که خداوند ما را به اعتقاد آن امر نموده مواردی است که در این سخن پروردگار متعال آمده است: آمن الرسول بما أنزل إليه من ربه والمؤمنون كل أمن بالله وملائكته وكتبه ورسله لا نفرق بين أحد من رسله وقالوا سمعنا وأطعنا غفرانك ربنا وإليك المصير (پیامبر به آنچه از سوی پروردگارش به او نازل شده ایمان آورد و مومنان همگی به الله و ملائکهی او و کتابهایش و پیامبرانش ایمان آوردند [و گفتند] میان هیچ یک از پیامبرانش فرق نمیگذاریم، و گفتند: شنیدیم و اطاعت نمودیم؛ پروردگارا آمرزش تو را [خواهانیم] و فرجام به سوی توست).
پیامبر ﷺ نیز در حدیث مشهور جبرئیل اصول ایمان را چنین مشخص نموده است: ایمان یعنی آنکه به الله و ملائکهٔ او و کتابش و دیدارش و پیامبرانش، و به برانگیخته شدن دیگر [پس از مرگ] باور داشته باشی.
بنابراین، عقیده در اسلام همان مسائل علمی است که با خبر صحیح از الله و پیامبرش ثابت شود و قلب مسلمان باید از روی تصدیق خداوند و پیامبرش به آن باور قطعی داشته باشد.